- امیرحسین نمازی
- 0.0
- Reading Time: 11 minutes
- تحلیل تکنیکال شاخص دلار (DXY) تا پایان سال 2025
- خوانش بازار

امیرحسین نمازی
تریدر و تحلیلگر بازارهای مالی
از کاکپیت هواپیما به چارت رسیدم ؛ هردوش به انضباط،دید وسیع و پذیرش خطا نیاز دارند و من خلبانی هستم که قبل از هر ترید مسیر را با نقشه و منطق میسنجه. بازار مثل آسمان بیرحمه ، بیرحم برای بیاحتیاطها.اینجا هستم تا از دانش و تجربهام براتون بگم.

آنچه خواهید خواند:
تحلیل تکنیکال شاخص دلار (DXY) تا انتهای 2025
هفت سال سقوط آزاد و هفده سال تلاش برای بازپسگیری جایگاه؛ امروز شاخص دلار در نقطهای قرار گرفته که میتوان آن را سرنوشتساز نامید: کف کانال موازی بلندمدت این روند فرسایشی، آماده برای صعود احتمالی یا شکست مصمم و شروع حرکتی تاریخساز؟
درود بر شما دوست و سوداگر عزیز، امیرحسین نمازی هستم — تحلیلگر و سوداگر بازارهای مالی. در این نوشته، از دیدگاه و تجربه شخصی خود، نگاهی اجمالی به شاخص دلار«شاخص مرجع برای بسیاری از جفتارزها»، خواهم داشت و تلاش میکنم حرکتهای پیش روی آن را بررسی کنم.
پس اگر آمادهاید، بیایید تحلیل خودمان را آغاز کنیم.

شاخص دلار در ۲۵ سال گذشته: تحلیل یک چهارم قرن
با بررسی شاخص دلار در تایمفریم ماهانه و تمرکز بر بازه ۲۵ ساله (اکتبر ۲۰۰۰ تا اکتبر ۲۰۲۵) که با دو خط عمودی سبز رنگ مشخص شده است، روند شاخص بهوضوح قابل مشاهده است. روندی صعودی که در یک کانال موازی محصور شده است؛ اما با دیدگاهی دیگر متوجه میشویم که از سال ۲۰۰۰، شاخص وارد یک حرکت نزولی شدید هفت ساله شد که باعث رسیدن آن به کف تاریخی ۷۰.۶۹۸ واحد در اواسط سال ۲۰۰۸ شد؛ این کف پایینترین نقطه ثبتشده شاخص تا آن زمان و تا به امروز میباشد که همزمان با بحران اقتصادی آمریکا رخ داد.
پس از این ریزش شدید، شاخص یک بازگشت شارپ داشت و تقریباً یک سوم کاهش خود را جبران کرد، سپس با یک حرکت نزولی دو لگه(دو موجی به پایین)، مجدداً به نزدیکی کف سال ۲۰۰۸ رسید. با این حال، ساخت یک کف بالاتر نسبت به کف قبلی، سیگنال زودهنگام و اولیه برای تثبیت روند صعودی بود. شاخص سپس سقف قبلی خود را شکست و وارد یک کانال صعودی بلندمدت شد که میتوان آن را کانال موازی یا شاید بهتر باشد که بگویم یک کانال همگرا( که خط کانالش کمرنگتر و ممتد است ) در نظر گرفت. طی ۱۷ سال گذشته، شاخص حرکت خود را در این کانال حفظ کرده و نوسانات آن عمدتاً در محدوده حمایتها و مقاومتهای کانال رخ داده است، که خطوط موازی کف و سقف کانال به خوبی آنها را مشخص میکند.
با ترسیم خط میانی کانال؛ خواهید دید که شاخص عموماً به خط میانه کانال نیز واکنش نشان داده و این خط نیز نقش مقاومت و حمایت را بارها و بارها به خوبی ایفا کرده است.( این خط در تصویر بالا ترسیم نشده است.)
این بازه بلندمدت، چشماندازی واضح از روند صعودی اما اصلاحی شاخص دلار ارائه میدهد و نشان میدهد مسیر شاخص تحت کنترل تکنیکال و در چارچوب کانال بلندمدت خود باقی مانده است.
روند صعودی اما اصلاحی
وقتی میگویم روند صعودی اما اصلاحی است، منظورم صرفاً جهت حرکت قیمت نیست؛ بلکه ماهیت و درونمایهی آن روند است.
از زمانی که با تحلیل تکنیکال آشنا شدم، متوجه شدم نمودارهایی که امروز با آنها سر و کار داریم، تکبعدی نیستند. بازار نهتنها بر محور قیمت، بلکه بر محور زمان نیز حرکت میکند.
مولفهی زمان، همان عنصری است که اغلب تحلیلگران در محاسبات خود نادیده میگیرند؛ و همین غفلت، منبع اصلی بسیاری از خطاهای تحلیلی است. اما در سوداگری، ما به دنبال نگاهی یکبعدی به بازار نیستیم.
هر ابزاری که بتواند درک ما را از ساختار بازار عمیقتر کند، ارزش بررسی دارد.
اگر با دقت به دادههای زمانی نگاه کنیم، میبینیم حرکتی که تنها هفت سال طول کشیده، در مقابل حرکتی هفدهساله که هنوز نتوانسته تمام افت آن را بازیابی کند، وزن و معنا پیدا میکند.
چنین ساختاری— حتی با وجود کانال صعودی و تشکیل سقفها و کفهای بالاتر—نمیتواند نشانهی یک روند صعودیِ اصلی و غالب باشد.
بنابراین، آنچه در ظاهر یک روند صعودی دیده میشود، در واقع میتواند روندی اصلاحی در مقیاس بزرگتر باشد؛ روندی که هنوز در سایهی حرکت نزولی پیشین خود تعریف میشود.

تحلیل تکنیکال شاخص دلار با جزئیات حرکت در تایمفریم ماهانه
اگر کمی ریزتر شویم، اما همچنان در تایمفریم ماهانه بمانیم، درمییابیم که در طول این هفده سال، شاخص هر بار پس از یک حرکت صعودی، با الگویی دولِگه و اصلاحی مواجه شده است. این اصلاحها در واقع پولبکهایی به اسپایک صعودی ماقبل خود بودهاند که پس از آن، بازار مجدداً برای حرکت صعودی بعدی آماده شده است.
اکنون، در دوازدهم اکتبر ۲۰۲۵، پس از آخرین موج صعودی که در سال 2022 نتوانست به سقف کانال موازی و حتی سقف کانال همگرا برسد — یعنی حالتی که در اصطلاح تکنیکال از آن با عنوان fail to reach یاد میشود — شاهدیم که بازار مجدداً ساختاری دولِگه را شکل داده است؛ ساختاری که از بسیاری جهات با الگوهای اصلاحی پیشین خود شباهت دارد، اما در برخی جزئیات تفاوتهایی کلیدی نشان میدهد.
نخستین و آشکارترین تفاوت، کاهش زمان صرفشده برای تشکیل این الگوی دوموجی نزولی است. این بار، نسبت به دو الگوی ماقبل خود، بازار در زمان بسیار کوتاهتری این ساختار را ساخته و اکنون روی خط روند پایینی کانال قرار گرفته؛ حتی کمی نیز در آن نفوذ کرده است. در همین ناحیه، با شکلگیری یک کندل صعودی بازگشتی، الگوی دو کندلی برگشتی (bullish reversal pattern) روی کف کانال پدید آمده است.
نکتهی جالب اینجاست که این نفوذ و شکلگیری این الگوی دو کندلی؛ همزمان با برخورد شاخص به ناحیهی بنفشرنگ مشخصشده بهعنوان اوردربلاک در چارچوب مفاهیم اسمارتمانی بوده است. همین همزمانی میتواند دلیل توقف موقت ریزش اخیر یا حتی نشانهای از تمایل بازار برای بازگشت کوتاهمدت به سمت سقف کانال باشد.
با این حال، مجموعهای از نشانهها باعث میشود احتمال ادامهی ریزش بازار را قویتر از سناریوی رشد در نظر بگیریم؛ هرچند که روند صعودی-اصلاحی مارکت همچنان شکسته نشده است.
دلایلی که سناریوی ریزش شاخص را تقویت میکنند عبارتاند از:
کاهش زمان تشکیل الگوی دوموجی اخیر نسبت به نمونههای قبلی، که میتواند نشانهای از شتاب نزولی و ضعف در اصلاحهای زمانی باشد.
ناتوانی آخرین موج صعودی در رسیدن به سقف کانال و بازگشت پیش از لمس آن، که بیانگر افزایش فشار فروش (Bear Pressure) در سطوح بالاست.
شکلگیری الگوی دوقلوی سقف (Double Top) در محدودهای پایینتر از سقف قبلی، که ماهیتاً یک تست ناموفق از سقف پیشین بوده و ریزش بعدی را تسریع کرده است.
از دیدگاه پرایساکشن و بر اساس آموزههای ال بروکس، وجود سه موج صعودی متوالی در قالب کانالی همگرا، منطبق با الگوی Wedge (گوه) است که ماهیت بازگشتی دارد. این ساختار در مقیاس هفدهسالهی نمودار بهوضوح قابل مشاهده است.
دامنهی نوسانی بزرگتر کندلهای نزولی نسبت به کندلهای صعودی در هر دو لِگ نزولی اخیر، نشانهی قدرت بیشتر جریان فروش است.
نفوذ به خط روند کانال نیز میتواند نخستین هشدار از تضعیف فشارهای صعودی و احتمال تغییر ساختار بازار در مقیاس زمانی بزرگتر باشد.
اما؛ روند شاخص دلار در حال حاضر
همانطور که پیشتر اشاره شد، هنوز هیچ شکست معتبری در ساختار روند صعودی اصلاحی شاخص دلار مشاهده نمیشود.
درست است که در نمودار ماهانه الگویی با ماهیت روندی در حال شکلگیری است که سقفها و کفهای پایینتری نسبت به ساختار پیشین دارتد(سقفها و کفها پایینتر از یکدیگر)، اما تا زمانی که کف ماژور سبزرنگ (که در چارت مشخص شده) شکسته نشده باشد، از دیدگاه تکنیکال نمیتوان گفت روند صعودیِ بلندمدت از بین رفته است.
بنابراین، حتی اگر در هفتهها و ماههای پیشِ رو شاخص افت بیشتری را تجربه کند، باید محتاط باشیم. چرا که هر لحظه امکان دارد این ریزش به پایان برسد و شاخص دوباره به مدار صعودی کهنهی خود بازگردد.
در تحلیل روندها باید همواره به این اصل پایبند بود که:
“روندها تا زمانی که شکست در ساختارشان رخ ندهد؛ معتبر هستند.”
پس حتی اگر دلایل فنی یا بنیادیِ قابلقبولی برای ادامهی ریزش در اختیار داشته باشیم، باز هم این احتمال وجود دارد که در اثر تغییرات اقتصادی یا تصمیمات کلان پولی، شاخص دلار موج صعودی جدیدی را آغاز کند.
با این حال، اگر بخواهیم بر مبنای شواهدی که پیشتر بررسی شد قضاوت کنیم، میتوان انتظار داشت که ریزش فعلی شاخص دلار – که از اوایل سال ۲۰۲۵ آغاز شده – در مسیر رسیدن به کف ماژور ساختاری حرکت کند.
در آن ناحیه است که واکنش بازار، تعیینکنندهی جهت حرکت بعدی خواهد بود؛ جایی که باید دید آیا خریداران قدرت بازگشت را خواهند داشت یا روند نزولی بالاخره بر ساختار مسلط میشود.
نگاهی به تایمفریم روزانه؛ شاخص در آستانهی تصمیم

همانطور که پیشتر اشاره شد، شاخص دلار پس از نفوذ در خط روند کانال و برخورد با ناحیهی بنفشرنگ (منطقهی نقدینگی یا اوردربلاک)، یک الگوی دوکندلی بازگشتی صعودی ساخته است.
در نتیجه، در تایمفریم روزانه شاهد شکلگیری یک موج صعودی کوتاهمدت هستیم که پس از آن، شاخص مجدداً به سمت کف حرکت کرده و کفی پایینتر از کف قبلی ایجاد نموده است. این ساختار را میتوان الگوی دوقلوی کف (Double Bottom) تعبیر کرد که در ده روز اخیر منجر به حرکتی صعودی و تدریجی به سمت بالا شده است.
بر اساس دادهها و تحلیلهای پیشین، اکنون دو سناریو اصلی پیش روی ما قرار دارد:
سناریوی اول: بازگشت صعودی
در صورتی که روند صعودی بلندمدت شاخص و تکرار الگوهای حمایتی در محدودهی کف کانال تداوم یابد، میتوان انتظار داشت که حرکت بازگشتی قدرتمندی آغاز شود.
در این حالت، تارگتهای میانمدت و بلندمدت شاخص، ابتدا سقفهای کوتاهمدت ریزش سال ۲۰۲۵ و در ادامه سقف ماژور کانال و حتی سقف کلی ساختار کانال بلندمدت خواهند بود.
سناریوی دوم: تداوم ضعف و ریزش بیشتر
اما اگر نشانههای ضعف که پیشتر به آنها اشاره شد، غلبه پیدا کنند، محتمل است که شاخص در حال حاضر در موج دوم یک اصلاح صعودی دولِگه از دل یک موج نزولی قوی باشد.
در این صورت، تارگتهای این حرکت اصلاحی کوتاهمدت، با خطوط آبیرنگ در چارت مشخص شدهاند. در مسیر صعود، ناحیهای مقاومتی به رنگ قرمز قرار دارد که تارگت سوم محسوب میشود.
نکته بسیار مهم و حائز اهمیت: شکست معتبر و مصمم این ناحیه میتواند اولین نشانهی پایان فاز نزولی ۲۰۲۵ و آغاز بازگشت شاخص به مدار صعودی بلندمدت باشد.
جمعبندی و نتیجه تحلیل
با جمعبندی شرایط کنونی، به نظر میرسد شاخص دلار تا پایان اکتبر بتواند خود را به محدودهی تارگتهای آبیرنگ برساند.
پس از آن، با بررسی واکنش قیمت در آن سطوح میتوان مسیر بعدی را با اطمینان بیشتری تشخیص داد.
در نهایت، اگر در نظر بگیریم شاخص تقریباً نه ماه در فاز نزولی قرار داشته، منطقی است که اکنون بخشی از زمان —حدود یکچهارم تا یکسوم آن دوره— صرف اصلاح صعودی شود تا بازار بتواند تعادل تازهای میان خریداران و فروشندگان ایجاد کند.
در مجموع، شاخص دلار اکنون در یک موقعیت حساس قرار دارد و این را نیز اضافه کنم که ناحیه روانی ۱۰۰٬۰۰۰ واحد میتواند در ادامه مسیر نقش مهمی ایفا کند. این محدوده نهتنها از نظر عددی اهمیت روانی دارد، بلکه میتواند در تحلیلهای آتی بهعنوان سطحی برای بررسی واکنشهای احتمالی بازار مدنظر قرار گیرد.
سوداگران و دوستان عزیزم؛ لازم است تأکید کنم که مطالب مطرحشده در این تحلیل صرفاً دیدگاههای شخصی اینجانب نسبت به وضعیت فعلی بازار است و هیچ نوع سیگنال خرید یا فروش محسوب نمیشود. بنابراین، مطالعه این تحلیل نباید مبنای تصمیمگیری مستقیم در معاملات افراد قرار گیرد.
از اینکه تا انتهای این تحلیل با من همراه بودید؛ سپاسگزارم. اگر این تحلیل برایتان مفید بود، خوشحال میشوم آن را با دوستان و همراهان خود به اشتراک بگذارید تا آنان نیز از دیدگاهها و زاویهنگاه مطرحشده بهرهمند شوند.
سپاس از لطف و معرفتتون؛
مخلص شما | امیرحسین نمازی