قصه من و سوداگری
تریدری که پرواز در چارت را به پرواز در آسمان ترجیح داد.
کمی از من و از مسیری که تا اینجا آمدهام ...
امروز میخوام یک داستان یا به قول گفتنی یک قصه براتون تعریف کنم ؛ قصهای که میخوام براتون بگم ، قصه من و سوداگری است. پس کمربندهاتون را ببندید که داستان پر پیچ و خم من خیلی تکونتون نده !
درود؛ من امیرحسین نمازی هستم. دانشآموخته رشته خلبانی و عاشق آسمان معاملهگری.
پرواز همیشه برای من فقط یک رشته تحصیلی نبود؛ بلکه هیجانانگیزترین تجربهای بود که در زندگی باهاش روبرو شدم. بعد از پرواز، شیفته دنیای تحلیل تکنیکال هستم. اینکه بتونیم حرکت قیمت رو پیشبینی کنیم، برای من مثل پرواز در دل چارتهاست؛ دقیق، علمی و سرشار از دقت و تمرکز.
در مسیر زندگیم کارهای مختلفی انجام دادم اما از زمانی که تحصیلاتم تمام شد، همه تمرکزم رو گذاشتم روی ترید. مطالعه کتابهای مربوط به ترید و روانشناسی، شنیدن پادکستهای آموزشی، گفتگوهای عمیق و دانشمحور از علاقههای همیشگی من بودن و هستند. طراحی وبسایت رو هم چند سال پیش در اوقات فراغتم یاد گرفتم و نتیجهی همان یادگیری، همین فضاییست که امروز روبهرویتان قرار گرفته و پل ارتباطی بین من و شماست.
از همان ابتدا، هر دانشی که به دست آوردم، برای خودم نگه نداشتم. میل به یاد دادن و انتقال تجربه همیشه در من زنده بوده، حتی زمانیکه وقت چندانی برایش نداشتم.
در خانوادهای بزرگ شدم که هیچگاه چیزی به من تحمیل نشد؛ هر آنچه آموختم، از دل علاقه و کنجکاوی بود. شاید همین باعث شد که هیچ کاری را سطحی انجام ندهم. همیشه باور داشتهام که کارها باید درست، دقیق و صادقانه انجام شوند — و این اصل، در ترید برایم حکم قطبنما را دارد.
هیچوقت نتونستم وانمود کنم چیزی هستم که نیستم، و این نگاه باعث شده هیچوقت به چیزی مثل ترید یا سرمایهگذاری سطحی نگاه نکنم. بهجای اون، عمیق شدم، مطالعه کردم، یاد گرفتم و از تجربههای پرشمار معاملهگری خودم، به دیدگاهی شخصی رسیدم که حالا میتونم با اطمینان اون رو به دیگران هم منتقل کنم.
امروز، با دانشی که به دست آوردم و تجربهای که پشت سر گذاشتم، اینجایم تا در نقش یک راهنما، یک هممسیر و شاید یک همفکر، به دیگرانی که مثل گذشته خودم مشتاق یادگیری هستند کمک کنم تا ترید کردن براشون تبدیل به مسیری علمی، آگاهانه و هدفمند بشه؛ مسیری که نه از روی شانس، بلکه از دل فهم و شناخت ساخته میشه.
آنچه خواهید خواند:
شروع قصهی آشنایی من با ترید
گاهی برای شروع یک گفتوگوی واقعی و دوطرفه، باید از خودت بپرسی: «چقدر از خودم با جهان بیرون گره خورده؟»
میخوام یک سؤال ساده اما شخصی ازت بپرسم.
از اون سؤالهایی که شاید خندهدار به نظر بیاد!
تقریباً پانزده ساله که با ورود تلفنهای هوشمند، زندگیهامون با صفحهنمایشها پیوند خورده. دل کندن ازشون، حتی برای چند دقیقه، شده کاری بس دشوار!
به نظرم توی این سالها دو دسته آدم شکل گرفتن:
۱. اونایی که گوشیشون حتی توی سرویس بهداشتی هم همراهشونه.
۲. و اون دستهی نادری که همچین بلایی سر خودشون نمیارن ؛ با این جور آدما باید دوست بود 🙂 .
حالا حدس بزنید من جزو کدوم دستهام؟
آفرین، دقیقاً همون اولی! 😄
شما چی؟
بگذریم…
بریم سر اصل قصه؛ اینکه چطور با ترید آشنا شدم و چطور همهچیز شروع شد.
یک شب زمستانی و یک کلیک ساده !
یک شب سرد زمستانی، اوایل دیماه سال نود و شش، طبق عادت گوشی رو همراهم بردم سرویس بهداشتی (آره، واقعاً اونقدری وابسته بودم!). شروع کردم به وبگردی، دنبال ایدههایی برای راهاندازی یک کسبوکار آنلاین. همینطور که بین وبلاگها پرسه میزدم، یک پاپآپ روی صفحه ظاهر شد با عنوانی وسوسهبرانگیز:
«میخوای درآمد دلاری داشته باشی؟ پس کلیک کن!»
اون موقعها هنوز فضای مجازی به این حد اشباع نشده بود. هر جایی حرف از “درآمد دلاری” نبود. منم با خودم گفتم: «آره پسر! این همون چیزیه که میخوای!» و روی دکمه کلیک کردم.
رفتم داخل یه سایت عجیب که یک ویدیوی چند دقیقهای توش بود. صدای مردی روی یک نمودار با میلههای سبز و قرمز بود و از “معجزهای در زندگیش” حرف میزد. داستانش پر از درام بود: از فقر و بدبختی تا رسیدن به ثروت دلاری. آخر سر هم گفت میخواد این “مهارت فوقالعاده ساده” را با دیگران به اشتراک بذاره، فقط در ازای یه مبلغ ناچیز.
و مبلغ ناچیز چی بود؟
بیستوچهار هزار و پونصد تومان!
پیش خودم گفتم: «پولی نیست… نهایتش طرف کلاهبرداره و چیزی گیرم نمیاد. یا شانس، یا اقبال!» و روی پرداخت کلیک کردم و تمام.
خب صر کنید ؛ آره من باید از سرویس بهداشتی برم بیرون تا بفهمم چی به چیه! دقیقاً … 😅
[چند دقیقه بعد]
بعد از پرداخت، یک فایل زیپ دانلود کردم؛ داخلش هفت تا ویدیو بود، هر کدوم چهارتا پنج دقیقه. توش یاد میداد چطور “شغل دوم اما درآمد اول” داشته باشی؛ فقط با چند دقیقه کار در روز! فکرشو بکن؛ فاصله من با درآمد دلاری فقط چند دقیقه در طول روز بود؛ مگه داریم؟
توضیحش این بود که:
فقط پیشبینی کن که این میلهها در چند دقیقهی آینده بالا میرن یا پایین. اگه درست گفتی، سود میکنی؛ اگه نه، پولت میره!
بله… من رسماً وارد دنیایی شده بودم که اسمش بود باینری آپشن.
و جالب اینجا بود که اون “استاد گرانقدر” حتی یه بار هم نگفت اسم این کار چیه! نه از روند صعودی حرف زد، نه نزولی، نه از تحلیل تکنیکال بویی برده بود. فقط بلد بود چطور با یک تیتر دهنپرکن از ملت پول بگیره!
البته دعای خیر من همیشه پشت سرشه؛ چون اگر اون شب؛ اون پاپآپ تبلیغاتی از اون آدم را ندیده بودم؛ احتمالاً توی همون فیلد خلبانی مونده بودم و درنهایت با ترید هم آشنا نمیشدم.
بگذریم ؛
من محو اون نمودار شده بودم. این میلههای سبز و قرمز برایم مثل رمزی از دنیایی ناشناخته بودند. حس درونیم میگفت: «امیر! این قمار نیست. فقط هنوز خیلی چیزها رو نمیدونی. یاد بگیر، بفهم، جلو برو.»
اون صدا، همون شب، تبدیل شد به چراغ مسیر من.
میدونی… بعضی لحظهها هستن که انگار زمان برای چند ثانیه میایسته و فقط تو میمونی و صدایی از درونت که زمزمه میکنه:
«این راهِ توئه. این کاریه که باید براش ساخته بشی.»
با تمام اشتباههام و با تمام شکستهام تا اون روز، برای اولین بار حس کردم چیزی درونم روشن شده؛ چیزی که نمیخواست خاموش بشه.
همون شب فهمیدم این مسیر، قرار نیست فقط یک شغل یا سرگرمی باشه.
قراره تبدیل بشه به تخصصم، به جهان فکریم، و شاید به رسالت من.
از هیجان به آگاهی: مسیر من در یادگیری ترید
واقعیت زندگی از نظر من اینه که شما در هر مسیری که پا بذاری هیچوقت از همون اول روشن نیست.
من هم مثل خیلیهای دیگه، مسیرم رو با آزمون و خطا شروع کردم. اولین برخوردم با بازار، دنیای پرزرقوبرق باینری آپشن بود.
دنیایی که در ظاهر، ساده و سریع به نظر میرسید؛ ولی در واقع، پر از دام و تله بود.
همونجا بود که برای اولین بار فهمیدم در این بازی، اگر قواعدش رو نشناسی، با هیجان میری و با پشیمونی برمیگردی.
اون شکست، هرچند تلخ بود، اما شد اولین درس جدی من در مسیر معاملهگری.
از همونجا تصمیم گرفتم اگر قرار باشه ادامه بدم، باید درست یاد بگیرم؛ علمی، اصولی و عمیق.
کتابهای تخصصی تحلیل تکنیکال، روانشناسی معاملهگری، و تجربهی ساعتها تماشای چارت، کمکم من رو از یک تازهکار هیجانزده، به کسی تبدیل کرد که دنبال درکِ واقعیِ منطق بازار بود.
هر چقدر بیشتر یاد میگرفتم، بیشتر متوجه میشدم که ترید فقط دربارهی اعداد و نمودارها نیست — بلکه دربارهی خودِ انسانه.
دربارهی شناخت ذهن، احساس، و تصمیمهاییه که هر لحظه میگیری.
و اینجا بود که مسیر من از دنبال “سود” بودن تبدیل شد به دنبال “فهمیدن” بودن.
از تجربه تا سبک شخصی: مسیر من در ترید
با گذشت زمان و با هر معامله، هر شکست و هر برد، چیزی درونم روشنتر شد:
این مسیر، فقط دربارهی سود یا ضرر نبود؛ دربارهی خودشناسی، نظم ذهنی و درک عمیق روندها بود.
هر نمودار، هر کندل سبز و قرمز، تبدیل شد به آینهای برای درک احساسات و تصمیمهای خودم.
کمکم متوجه شدم که هر کسی نمیتونه این مسیر را درست طی کنه.
این مسیر نیاز به تمرکز، صبر و صداقت با خود داره.
نیاز به کسی داره که از میان همهی شلوغیها و وعدههای پوچ، راه خودش رو بسازه و سبک خودش رو پیدا کنه.
و من هم این سبک رو ساختم.
سبکی که حاصل سالها تجربه، آزمون و خطا، مطالعهی دقیق و تحلیل علمی بوده.
سبکی که حالا، مدعی هستم نه تنها فقط برای من، بلکه برای هر کسی که مثل من روزی با کنجکاوی و هیجان وارد این دنیا شده، میتونه راهنما باشه.
همین سبک شخصی شد نقطهی تمایز من:
ترکیبی از علم، تمرکز و شهود شخصی، که ترید رو نه به عنوان قمار، بلکه به عنوان یک مسیر آگاهانه، هدفمند و پرمعنا تبدیل میکنه.
و اینجاست که میخوام این قصه را با شما به اشتراک بذارم؛
نه برای اینکه فقط نشان بدم چه کاری کردم، بلکه برای اینکه روشن کنم:
ترید، اگر با شناخت و تمرکز دنبال شود، میتواند مسیر رشد، یادگیری و خودشناسی هم باشد.
از کابین خلبانی تا اتاق معاملات ؛ نقطه تلاقی نظم و تصمیم
مسیر زندگی من شاید در نگاه اول دو مسیر کاملاً متفاوت را نشان بدهد: خلبانی و معاملهگری. اما حقیقت این است که هر دوی این مسیرها، ریشه در انضباط، تحلیل، تصمیمگیری در لحظه، و مدیریت ریسک دارند. من، خلبانی که پرواز را با تمام وجود آموختهام، امروز در آسمانهای دیگری پرواز میکنم؛ آسمان تحلیل بازارهای مالی.
در دنیای هوانوردی، هیچ چیز به شانس واگذار نمیشود. هر تصمیمی باید بر اساس دادهها، شرایط و احتمالات گرفته شود. یک خلبان در لحظه باید بتواند دهها پارامتر را در ذهن خود تحلیل کند، واکنش نشان دهد، و خونسردیاش را حفظ کند. دقیقاً همین ویژگیهاست که در معاملهگری نیز کلید بقا و موفقیت محسوب میشود.
وقتی وارد دنیای ترید شدم، دانشی که از پرواز آموخته بودم، برایم حکم اسلحهای دقیق و کاربردی را داشت. طی سالها مطالعه و آزمون سبکهای گوناگون مانند الیوت کلاسیک، نئوویو، پرایس اکشن، وایکوف و اسمارت مانی، به درکی منحصر به فرد از بازار رسیدم. دیدگاهی که در آن تشخیص روند، هستهی اصلی و بیچونوچرای تحلیل است.
من این سبک و دیدگاه معاملاتی را TNT نامیدهام، و رسالت خود میدانم که این طرز نگاه منحصربهفرد به چارتها را به تمامی سوداگران ایرانی که به دنبال پیشرفت و درک واقعی بازار هستند، منتقل کنم و راهنمای آنها در مسیر یادگیری و رشد باشم.
TNT : Trade Nobel Trends
وقتی اسم TNT را میشنوید، شاید ناخودآگاه به یاد یک بمب بیفتید.
اما حقیقت فراتر از این ظاهر است:
TNT یعنی «معاملهی روندهای نجیب» – روشی که با دقت، نظم و شناخت عمیق از ساختار حرکت بازار، شما را قادر میسازد به جای واکنشهای لحظهای و هیجانی، با اطمینان و قدرت تصمیم بگیرید.
این سبک، صرفاً یک تکنیک تحلیلی نیست؛ بلکه یک نگاه جامع و بنیادین به حرکت بازار است. مانند پروازی دقیق، باید بدانید از کجا بلند میشوید، چه مسیر هوایی را طی میکنید و چه زمانی و کجا فرود خواهید آمد. بدون این چارچوب، سقوط در بازار اجتنابناپذیر است.
هدف TNT تنها آموزش چند ابزار یا اندیکاتور نیست؛
بلکه ایجاد درکی عمیق، بنیادین و قابل اعتماد از روندها برای معاملهگرانی است که استراتژی خود را دارند، اما در تشخیص حرکت صحیح بازار ضعف دارند و بارها متحمل ضرر شدهاند.
این سبک، بازوی تحلیلی قدرتمند شماست؛ نه برای تغییر سبک یا هویت معاملاتیتان، بلکه برای بهینهسازی و اجرای دقیقتر استراتژی شما.
با TNT، یاد میگیرید روندها را با چشم تیزبین، ذهن آرام و برنامهای روشن دنبال کنید. قدرت تصمیمگیری شما افزایش مییابد و میتوانید معاملات خود را با اطمینان و مدیریت به جریان بیندازید.
در باطن، TNT مانند یک بمبِ کنترلشده است:
قدرتی نهفته که در قلب هر روند معاملهای میتپد و تفاوت میان شکست و موفقیت شما را رقم میزند.
این سبک، نجابت حرکت بازار را با قدرت تحلیل و شناخت پیوند میدهد و شما را قادر میسازد در هر معامله، با تکیه به خود، در مسیر درست، با اطمینان حرکت کنید.
و اما داستان سوداگری
روزی روزگاری؛ از خودم میپرسیدم آیا اصلاً شدنیه که: توی دنیای بیثبات بازارهای مالی، راهی پیدا کرد که فکرشده و پایدار باشه؟
این صفحه، فقط معرفی من نیست. اینجا روایت مسیریه که طی شده تا «سوداگری» بشه چیزی فراتر از یک نام؛ بشه بازتاب یک نگاه.
بر اساس همه آنچه که برایتان تا به این لحظه روایت کردم و مسیر پرپیچ و خمی که طی کردم، تصمیم گرفتم سوداگری را بنیان بگذارم؛ جایی که بتوانم دیدگاهها، تجربیات و تحلیلهای شخصی خودم را به دیگران منتقل کنم.
هدفم از آغاز این مسیر، فقط آموزش ابزارها یا تکنیکها نبود؛ بلکه ایجاد یک نگرش جامع و عمیق به بازار بود؛ نگاهی که بتواند به معاملهگران مبتدی و یا حتی حرفهای کمک کند تا با فهم واقعی روندها، تصمیمهای آگاهانه و هدفمند بگیرند.
اینجا جایی است که من شروع به نشر عقاید و روشهای خودم کردم؛ جایی که هر تجربه، هر شکست و هر موفقیت، بخشی از چشمانداز و فلسفهی شخصی من شد و حالا میتواند چراغ راه کسانی باشد که دنبال مسیر علمی، حرفهای و پایدار در ترید هستند.
چرا سوداگری؟
“سوداگری” برای من فقط یک واژه نیست؛ این کلمه، ترکیبیست از اندیشه، معامله، و شهامت تصمیمگیری.
در این فضا، محتواهایی تولید میکنم که قرار نیست بهت بگن “الان بخر یا بفروش”، بلکه کمکت میکنن خودت بفهمی چرا، کِی، و چطور.
به دیدگاه من هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست.
اگر امروز اینجا هستی؛ قصه من و سوداگری و ماجرای ادامه دادن من در این مسیر و راه پرفراز و نشیبش را مطالعه میکنی، احتمالا اتفاقی نبوده (همانطور که یک کلیک در سرویسبهداشتی زندگی من را دستخوش تغییر کرد) و باید که داستان من را هم میخواندی تا شاید همان داستان الهام بخش تو در مسیرت باشه؛ البته امیدوارم که اینطور باشه دوست عزیزم؛ خدا را چه دیدی ، شاید یک روزی هم تو نشستی روبروی من و گفتی میخوای قصه من و سوداگری را برات تعریف کنم!.
دنیا دقیقا یک همچین جاییه؛ جایی که هر چی امروز داخلش بکاری، بعداً همان را برداشت خواهی کرد. من هم امیدوارم که با سوداگری بتوانم کمکی هرچند کم به تمامی تریدرها و حتی سرمایهگذارهای ایران بکنم. پس خیلی خوشحال میشم که در این مسیر طولانی اما سبز با من همراه باشید.
در سوداگری چه چیزی پیدا میکنی؟
- تحلیلهای عمیق و مبتنی بر منطق
- راهنماهای آموزشی دقیق و کاربردی
- نگاه فلسفیتر به معاملهگری، تصمیمگیری و رشد فردی
- بدون تبلیغ دروغین و بدون وعدههای سریع
سوداگری، مسیر فکرشده در دنیای مالی
من اینجا هستم تا کمک کنم تصمیمهای مالی، از روی فکر گرفته بشن؛ نه از روی هیجان.
سوداگری، نه صرفاً یک وبسایت یا اسم برند، بلکه نمایانگر شیوهای از نگاه به بازارهای مالیست: دقیق، تحلیلی و مبتنی بر تجربه.
اگر دنبال مسیر مطمئنتری در ترید میگردید — مسیری مبتنی بر فکر، نه فوریت — اینجا جاییه که باهم حرف میزنیم.
در مسیر فکرشده بمان.
اگر علاقهمندی تا همراه با قصه من و سوداگری ؛ تحلیلهای عمیق، نوشتههای دقیق و نگاه متفاوتی به بازار رو دنبال کنی، همین حالا ثبتنام کن.